معنی فارسی peched
B1پچ کردن به معنای تقسیم یا خرد کردن میوه به تکههای کوچکتر است.
To cut or slice fruit into small pieces, typically for cooking or preserving.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To pant, to struggle for breath.
adjective
معنی(adjective):
Tired, out of breath, worn out.
example
معنی(example):
او میوه را پچ کرد تا یک مربای خوشمزه درست کند.
مثال:
He peched the fruit to make a delicious jam.
معنی(example):
او مقداری توت را برای پای پچ کرد.
مثال:
She peched some berries for the pie.
معنی فارسی کلمه peched
:
پچ کردن به معنای تقسیم یا خرد کردن میوه به تکههای کوچکتر است.