معنی فارسی peckled
B1نازکخراشیده، به معنای وجود نشانهها یا خراشهای ریز بر روی سطح.
Marked or covered with small spots or scratches.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرنده نازکخراشیده با محیط اطرافش به خوبی ادغام شده بود.
مثال:
The peckled bird blended well with its surroundings.
معنی(example):
تابلو نقاشی شامل یک الگوی نازکخراشیده بود.
مثال:
The painting featured a peckled pattern.
معنی فارسی کلمه peckled
:
نازکخراشیده، به معنای وجود نشانهها یا خراشهای ریز بر روی سطح.