معنی فارسی pectorally
B1به طور مرتبط با عضلات سینه، به حرکت یا تمرینی که بر روی این عضلات تمرکز دارد اشاره دارد.
In a manner that relates to the chest muscles; often used in fitness contexts.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت پکتورالی تمرین کرد تا قدرتش را افزایش دهد.
مثال:
He trained pectorally to improve his strength.
معنی(example):
مربی به تیم دستور داد که در تمرینات بر روی عضلات سینه تمرکز کنند.
مثال:
The coach instructed the team to focus pectorally during workouts.
معنی فارسی کلمه pectorally
:
به طور مرتبط با عضلات سینه، به حرکت یا تمرینی که بر روی این عضلات تمرکز دارد اشاره دارد.