معنی فارسی peculiarise

B1

خاص کردن، تغییر دادن چیزی به گونه‌ای که متمایز و منحصر به فرد به نظر برسد.

To make something distinctive or peculiar in nature.

example
معنی(example):

هنرمند هدف داشت تا اشیاء روزمره را در آثار هنری‌اش خاص بسازد.

مثال:

The artist aimed to peculiarise everyday objects in his artwork.

معنی(example):

آنها تلاش کردند تا رویکرد خود را به بازاریابی خاص کنند.

مثال:

They tried to peculiarise their approach to marketing.

معنی فارسی کلمه peculiarise

: معنی peculiarise به فارسی

خاص کردن، تغییر دادن چیزی به گونه‌ای که متمایز و منحصر به فرد به نظر برسد.