معنی فارسی pecuniary
B2 /pəˈkjuniɛɹi/مرتبط با پول یا مسائل مالی.
Relating to or consisting of money.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to, money; monetary, financial.
example
معنی(example):
آنها پس از از دست دادن شغل خود با دشواریهای مالی مواجه شدند.
مثال:
They faced pecuniary difficulties after losing their job.
معنی(example):
جوایز مالی تنها انگیزههای موفقیت نیستند.
مثال:
Pecuniary rewards aren't the only motivators for success.
معنی فارسی کلمه pecuniary
:
مرتبط با پول یا مسائل مالی.
