معنی فارسی ped
B1 /pɛd/کلمهای که به سرپیچها یا پیادهروها اشاره دارد، جایی که مردم معمولاً راه میروند.
A term referring to a pedestrian or walking area.
- noun
noun
معنی(noun):
(on traffic signs) A pedestrian.
معنی(noun):
A pedestal.
example
معنی(example):
او هر عصر سگش را در پیادهرو میبرد.
مثال:
She walked her dog every evening at the ped.
معنی(example):
پیادهرو پر از افرادی بود که از روز آفتابی لذت میبردند.
مثال:
The ped was full of people enjoying the sunny day.
معنی فارسی کلمه ped
:
کلمهای که به سرپیچها یا پیادهروها اشاره دارد، جایی که مردم معمولاً راه میروند.