معنی فارسی pedately

B1

به صورتی که از یک محور مرکزی تقسیم می‌شود، اشاره به گونه‌ای از آرایش گیاهان دارد.

In a manner relating to or resembling the arrangement of leaves in a pedate manner.

example
معنی(example):

گیاه به صورت پداتلی در روی میز چیده شده بود.

مثال:

The plant was pedately arranged on the table.

معنی(example):

در طبیعت، گیاهان پداتلی در محیط‌های مختلف یافت می‌شوند.

مثال:

In nature, pedately growing plants can be found in various environments.

معنی فارسی کلمه pedately

: معنی pedately به فارسی

به صورتی که از یک محور مرکزی تقسیم می‌شود، اشاره به گونه‌ای از آرایش گیاهان دارد.