معنی فارسی pedimentum

B1

پدیمنتوم به المان‌های سازه‌ای در معماری باستانی اشاره دارد.

Refers to structural elements found in ancient architecture.

example
معنی(example):

باستان‌شناسان در حین حفاری بخشی از پدیمنتوم را پیدا کردند.

مثال:

Archaeologists found a piece of pedimentum during the excavation.

معنی(example):

پدیمنتوم برای درک سازه‌های باستانی بسیار حیاتی است.

مثال:

The pedimentum is crucial for understanding ancient structures.

معنی فارسی کلمه pedimentum

: معنی pedimentum به فارسی

پدیمنتوم به المان‌های سازه‌ای در معماری باستانی اشاره دارد.