معنی فارسی pedipalpus
B2پدیپالپوس، یکی از اندامهای سنسوری و خوراکی در بیمهرگان که در انطباق با محیط آنها عمل میکند.
An appendage found in arachnids used for manipulating objects, feeding, and sensing the environment.
- NOUN
example
معنی(example):
پدیپالپوس به عنکبوت اجازه میدهد تا طعمه را بگیرد و دستکاری کند.
مثال:
The pedipalpus allows the spider to grasp and manipulate prey.
معنی(example):
نگاهی نزدیک به پدیپالپوس ساختار پیچیده آن را نشان میدهد.
مثال:
A close look at the pedipalpus reveals its intricate structure.
معنی فارسی کلمه pedipalpus
:
پدیپالپوس، یکی از اندامهای سنسوری و خوراکی در بیمهرگان که در انطباق با محیط آنها عمل میکند.