معنی فارسی peeves
B1 /piːvz/عصبانیت‌های کوچک، ناراحتی‌های جزئی که افراد از رفتار یا عادات دیگران دارند.
Minor annoyances or irritations that one finds bothersome in others.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An annoyance or grievance.
مثال:
stylistic peeve
verb
معنی(verb):
To annoy; vex.
مثال:
He was peeved to note that his hard work had been undone.
example
معنی(example):
یکی از بزرگترین عصبانیت‌های من زمانی است که افراد با صدای بلند می‌جوند.
مثال:
One of my biggest peeves is when people chew loudly.
معنی(example):
عصبانیت‌های کوچک می‌تواند گاهی به بزرگتر شدن مشاجرات منجر شود.
مثال:
Small peeves can sometimes lead to bigger arguments.
معنی فارسی کلمه peeves
:
عصبانیت‌های کوچک، ناراحتی‌های جزئی که افراد از رفتار یا عادات دیگران دارند.
