معنی فارسی peevishly
B1بهطرز خشمگین و ناراحت، معمولاً به دلیل نارضایتی از چیزی.
In a manner that shows annoyance or irritability.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطرز ناراحتکنندهای در مورد سر و صدای همسایهها شکایت کرد.
مثال:
She peevishly complained about the noise from the neighbors.
معنی(example):
او به سؤال بهطرز ناراحتکنندهای پاسخ داد و بیتابیاش را نشان داد.
مثال:
He answered the question peevishly, showing his impatience.
معنی فارسی کلمه peevishly
:
بهطرز خشمگین و ناراحت، معمولاً به دلیل نارضایتی از چیزی.