معنی فارسی pegall

B1

پگال به معنای مرتب کردن یا سازماندهی است.

To organize or tidy up.

example
معنی(example):

قبل از امتحان برای من سخت بود که یادداشت‌هایم را مرتب کنم.

مثال:

I found it hard to pegall my notes before the exam.

معنی(example):

مطمئن شو که ایده‌هایت را قبل از ارائه مرتب کرده‌ای.

مثال:

Make sure to pegall your ideas before presenting.

معنی فارسی کلمه pegall

: معنی pegall به فارسی

پگال به معنای مرتب کردن یا سازماندهی است.