معنی فارسی peggies

A2

پگی‌ها، قطعات کوچک یا ابزارهایی که می‌توانند به نوعی در کارهای دستی و صنایع دستی استفاده شوند.

Small pieces or tools that can be used in crafts or activities.

noun
معنی(noun):

Any of several small warblers, the whitethroat, etc.

معنی(noun):

The petty officers' mess steward.

example
معنی(example):

کودکان با پگی‌هایشان در زمین بازی بازی کردند.

مثال:

The children played with their peggies on the playground.

معنی(example):

او انواع مختلفی از پگی‌ها را برای پروژه هنری‌اش جمع‌آوری کرد.

مثال:

She collected different types of peggies for her craft project.

معنی فارسی کلمه peggies

: معنی peggies به فارسی

پگی‌ها، قطعات کوچک یا ابزارهایی که می‌توانند به نوعی در کارهای دستی و صنایع دستی استفاده شوند.