معنی فارسی peised

B1

پیس شده، صفتی است برای چیزی که به طور دقیق وزن یا اندازه‌گیری شده است.

Past tense of peise; weighed or measured accurately.

example
معنی(example):

سرآشپز ادویه‌ها را با دقت پیس کرد تا دستور تهیه تهیه شود.

مثال:

The chef carefully peised the spices for the recipe.

معنی(example):

او آرد را قبل از افزودن به خمیر پیس کرده بود.

مثال:

She had peised the flour before adding it to the batter.

معنی فارسی کلمه peised

: معنی peised به فارسی

پیس شده، صفتی است برای چیزی که به طور دقیق وزن یا اندازه‌گیری شده است.