معنی فارسی pelasgic
C1پلاسگی، مربوط به یا متعلق به پلاسگیها.
Relating to or characteristic of the Pelasgi.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معماری پلاسگی تحت تأثیر فرهنگهای باستانی است.
مثال:
Pelasgic architecture shows influence from ancient cultures.
معنی(example):
واژه 'پلاسگی' به تمدنهای اولیه یونانی اشاره دارد.
مثال:
The term 'pelasgic' refers to early Greek civilizations.
معنی فارسی کلمه pelasgic
:
پلاسگی، مربوط به یا متعلق به پلاسگیها.