معنی فارسی pelf
B1 /pɛlf/پلف، به معنای ثروت یا پولی است که به طور نادرست و غیرقانونی کسب شده باشد.
Wealth or riches gained through dishonest means.
- noun
noun
معنی(noun):
Money; riches; gain, especially when dishonestly acquired (compare lucre).
example
معنی(example):
او متهم به بدست آوردن پول به روشهای نادرست شد.
مثال:
He was accused of acquiring pelf through dishonest means.
معنی(example):
در ادبیات، پلف میتواند به ثروتهای کسب شده به طور نادرست اشاره کند.
مثال:
Pelf can refer to ill-gotten gains in literature.
معنی فارسی کلمه pelf
:
پلف، به معنای ثروت یا پولی است که به طور نادرست و غیرقانونی کسب شده باشد.