معنی فارسی pellagric
B1پلاگری به وضعیت یا عوارض ناشی از پلاگرا اشاره دارد که معمولاً با کمبود نیاسین همراه است.
Pertaining to or affected by pellagra, especially with respect to its symptoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم پلاگری میتواند بسیار ناتوانکننده باشد.
مثال:
The pellagric symptoms can be quite debilitating.
معنی(example):
او آثار پلاگری ناشی از تغذیه ضعیف را مطالعه کرد.
مثال:
He studied the pellagric effects of poor nutrition.
معنی فارسی کلمه pellagric
:
پلاگری به وضعیت یا عوارض ناشی از پلاگرا اشاره دارد که معمولاً با کمبود نیاسین همراه است.