معنی فارسی peloruses

B2

پلاروس ابزاری برای تعیین جهت و ناوبری در دریا، غالباً با استفاده از نقاط مرجع.

A navigational instrument used for determining the bearing of an object from a vessel.

noun
معنی(noun):

A device used to take a bearing on a distant object.

example
معنی(example):

پلاروس کشتی به خدمه در ناوبری کمک کرد.

مثال:

The ship's pelorus helped the crew navigate.

معنی(example):

آن‌ها از یک پلاروس برای پیدا کردن جهت خود در دریا استفاده کردند.

مثال:

They used a pelorus to find their direction at sea.

معنی فارسی کلمه peloruses

: معنی peloruses به فارسی

پلاروس ابزاری برای تعیین جهت و ناوبری در دریا، غالباً با استفاده از نقاط مرجع.