معنی فارسی pen.

A2

اشاره به قدرت نوشتن و بیان، به ویژه در مقایسه با خشونت.

The written word is more powerful than physical force.

example
معنی(example):

خودکار از شمشیربهتر است.

مثال:

The pen is mightier than the sword.

معنی(example):

او خودکار را برداشت و شروع به نوشتن کرد.

مثال:

He picked up the pen and started writing.

معنی فارسی کلمه pen.

: معنی pen. به فارسی

اشاره به قدرت نوشتن و بیان، به ویژه در مقایسه با خشونت.