معنی فارسی pencilry
B1محل پنسلزنی به فعالیت یا شیوهای اشاره دارد که فردی در آن به طراحی با مداد مشغول است.
A term referring to the practice or style of drawing using a pencil.
- OTHER
example
معنی(example):
محل پنسلزنی هنرمند در طراحیهای دقیق او مشهود بود.
مثال:
The pencilry of the artist was evident in his detailed sketches.
معنی(example):
او به محل پنسلزنیاش افتخار میکرد و همیشه در تلاش برای کمال در نقاشیهایش بود.
مثال:
She took pride in her pencilry, always striving for perfection in her drawings.
معنی فارسی کلمه pencilry
:
محل پنسلزنی به فعالیت یا شیوهای اشاره دارد که فردی در آن به طراحی با مداد مشغول است.