معنی فارسی penghulu

B2

پنخول، شخصی که مسئولیت برگزاری مراسم‌های خاص به ویژه ازدواج را دارد.

A traditional title for a religious leader who conducts ceremonies, especially weddings.

noun
معنی(noun):

A local chief or governor in parts of Malaysia and Indonesia.

example
معنی(example):

پنخول مسئول برگزاری مراسم ازدواج است.

مثال:

The penghulu is responsible for officiating at weddings.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، یک پنخول نقش مهمی در رویدادهای اجتماعی ایفا می‌کند.

مثال:

In some cultures, a penghulu plays a significant role in community events.

معنی فارسی کلمه penghulu

: معنی penghulu به فارسی

پنخول، شخصی که مسئولیت برگزاری مراسم‌های خاص به ویژه ازدواج را دارد.