معنی فارسی peninsularity
B1پنینسولاریته، اشاره به ویژگیهای جغرافیایی و اکولوژیکی نواحی شبه جزیرهای.
Referring to the geographical and ecological features of peninsula regions.
- NOUN
example
معنی(example):
شبه جزیرهای بودن این منطقه بر آب و هوایش تأثیر گذاشته است.
مثال:
The peninsularity of the region has influenced its climate.
معنی(example):
ما درباره شبه جزیرهای بودن در ارتباط با تنوع زیستی بحث کردیم.
مثال:
We discussed the peninsularity in relation to biodiversity.
معنی فارسی کلمه peninsularity
:
پنینسولاریته، اشاره به ویژگیهای جغرافیایی و اکولوژیکی نواحی شبه جزیرهای.