معنی فارسی penitency
B1پشیمانی، احساس عذاب وجدان و تمایل به اصلاح خطاها.
The state of feeling regret or remorse for one's sins or wrongdoings.
- NOUN
example
معنی(example):
او پشیمانی خود را بابت اشتباهاتی که انجام داده ابراز کرد.
مثال:
He expressed his penitency for the mistakes he made.
معنی(example):
پشیمانی جزء مهمی از رشد شخصی است.
مثال:
Penitency is an important aspect of personal growth.
معنی فارسی کلمه penitency
:
پشیمانی، احساس عذاب وجدان و تمایل به اصلاح خطاها.