معنی فارسی penitentiaryship

B2

مدیریت و نظارت بر زندان‌ها و سیستم‌های اصلاحی.

The management and administration of prison systems.

example
معنی(example):

او به خاطر مشارکت‌هایش در مدیریت زندان مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

He was awarded for his contributions to penitentiaryship.

معنی(example):

مطالعه مدیریت زندان بر اصلاح زندان‌ها تمرکز دارد.

مثال:

The study of penitentiaryship focuses on prison reform.

معنی فارسی کلمه penitentiaryship

: معنی penitentiaryship به فارسی

مدیریت و نظارت بر زندان‌ها و سیستم‌های اصلاحی.