معنی فارسی penkeeper
B1نگهدارنده قلم، شخصی است که مسئول نگهداری و سازماندهی قلمها میباشد.
A person who keeps and organizes pens.
- NOUN
example
معنی(example):
نگهدارنده قلم اطمینان حاصل میکند که همه قلمها منظم هستند.
مثال:
The penkeeper ensures that all pens are organized.
معنی(example):
به عنوان یک نگهدارنده قلم، او همیشه یک قلم اضافی آماده دارد.
مثال:
As a penkeeper, she always has a spare pen ready.
معنی فارسی کلمه penkeeper
:
نگهدارنده قلم، شخصی است که مسئول نگهداری و سازماندهی قلمها میباشد.