معنی فارسی pennate

B1

نوعی ساختار بیولوژیکی که در آن برگ‌ها یا عضلات به صورت شانه‌ای شکل نگرفته‌اند.

Having feather-like or pinnate structure, often used in botany and anatomy.

noun
معنی(noun):

A penniform muscle

adjective
معنی(adjective):

Having a feather-like shape

example
معنی(example):

سرخس ساختار برگ پن‌نات دارد.

مثال:

The fern has a pennate leaf structure.

معنی(example):

عضلات پن‌نات مانند پرندگانی در کنار یک تاندون مرکزی چیده شده‌اند.

مثال:

Pennate muscles are arranged like feathers along a central tendon.

معنی فارسی کلمه pennate

: معنی pennate به فارسی

نوعی ساختار بیولوژیکی که در آن برگ‌ها یا عضلات به صورت شانه‌ای شکل نگرفته‌اند.