معنی فارسی penpusher
B2شخصی که بیشتر زمان خود را صرف انجام کارهای دفتری و اداری میکند.
A person engaged in routine paperwork or administrative tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
او در شغل دفتری خود احساس میکرد که یک نوکزن است.
مثال:
He felt like a penpusher in his office job.
معنی(example):
گاهی اوقات بودن یک نوکزن میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
Being a penpusher can sometimes feel monotonous.
معنی فارسی کلمه penpusher
:
شخصی که بیشتر زمان خود را صرف انجام کارهای دفتری و اداری میکند.