معنی فارسی penship
B1مهارت یا توانایی نوشتن، به ویژه در زمینه ادبیات.
The skill or art of writing, particularly in a literary context.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مقالهاش مهارت زیادی در نوشتن نمایش داد.
مثال:
She displayed great penship in her essay.
معنی(example):
نوشتن او در طول سالها بهبود یافته است.
مثال:
His penship has improved over the years.
معنی فارسی کلمه penship
:
مهارت یا توانایی نوشتن، به ویژه در زمینه ادبیات.