معنی فارسی pensionless
B1بدون حقوق بازنشستگی بودن، وضعیتی که فرد پس از پایان کار از هیچ گونه حمایت مالی برخوردار نیست.
The state of not having a pension to rely on during retirement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بسیاری از مردم بدون حقوق بازنشستگی هستند و در پیری خود با مشکلاتی مواجه میشوند.
مثال:
Many people are pensionless and struggle in their old age.
معنی(example):
عدم داشتن حقوق بازنشستگی میتواند به عدم امنیت مالی منجر شود.
مثال:
Being pensionless can lead to financial insecurity.
معنی فارسی کلمه pensionless
:
بدون حقوق بازنشستگی بودن، وضعیتی که فرد پس از پایان کار از هیچ گونه حمایت مالی برخوردار نیست.