معنی فارسی pensive

B2 /ˈpɛn.sɪv/

غرق در فکر، به خصوص درباره چیزهایی ناراحت کننده یا جدی.

Engaged in deep or serious thought.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

adjective

معنی(adjective):

Having the appearance of deep, often melancholic, thinking.

معنی(adjective):

Looking thoughtful, especially from sadness.

example

معنی(example):

او در حالی که به آینده فکر می‌کرد، نگاهی متفکر بر چهره‌اش داشت.

مثال:

She had a pensive look on her face as she thought about the future.

معنی(example):

او پس از شنیدن اخبار غم‌انگیز متفکر شد.

مثال:

He became pensive after hearing the sad news.

معنی فارسی کلمه pensive

غرق در فکر، به خصوص درباره چیزهایی ناراحت کننده یا جدی.