معنی فارسی pentagrammatic
B1پنتاگرامتیک، مرتبط با نشانه یا شکل پنجپر.
Relating to or resembling a pentagram.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نماد پنتاگرامتیک دارای پنج نقطه است.
مثال:
The pentagrammatic symbol has five points.
معنی(example):
ما درباره معانی پشت اشکال پنتاگرامتیک یاد گرفتیم.
مثال:
We learned about the meanings behind pentagrammatic shapes.
معنی فارسی کلمه pentagrammatic
:
پنتاگرامتیک، مرتبط با نشانه یا شکل پنجپر.