معنی فارسی pentothal

C1

پنتوتال، یک بیهوش کننده عمومی که برای القای بی‌هوشی استفاده می‌شود.

A barbiturate used for general anesthesia and sedation.

noun
معنی(noun):

Thiopental.

example
معنی(example):

پزشکان از پنتوتال به عنوان بیهوش کننده در طول عمل استفاده کردند.

مثال:

Doctors used pentothal as an anesthetic during surgery.

معنی(example):

پنتوتال می‌تواند بی‌هوشی را در بیماران القا کند.

مثال:

Pentothal can induce unconsciousness in patients.

معنی فارسی کلمه pentothal

: معنی pentothal به فارسی

پنتوتال، یک بیهوش کننده عمومی که برای القای بی‌هوشی استفاده می‌شود.