معنی فارسی penwright

B1

شخصی که به ساخت یا طراحی قلم‌های نوشتاری می‌پردازد.

A person who designs or makes writing pens.

example
معنی(example):

نویسنده خوشنویس به خاطر خلق ابزارهای نوشتاری بی‌نظیر شناخته شده بود.

مثال:

The penwright was known for creating exquisite writing instruments.

معنی(example):

یک نویسنده خوشنویس ماهر می‌تواند قلم‌هایی تولید کند که هم هنری و هم کاربردی هستند.

مثال:

A skilled penwright can produce pens that are both artistic and functional.

معنی فارسی کلمه penwright

: معنی penwright به فارسی

شخصی که به ساخت یا طراحی قلم‌های نوشتاری می‌پردازد.