معنی فارسی peopleless

B2

خالی از انسان، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ فردی وجود ندارد.

Lacking people; devoid of human presence.

example
معنی(example):

شهر پس از فاجعه خالی از مردم شد.

مثال:

The town became peopleless after the disaster.

معنی(example):

در یک محیط خالی از مردم، سکوت حاکم بود.

مثال:

In a peopleless environment, silence prevailed.

معنی فارسی کلمه peopleless

: معنی peopleless به فارسی

خالی از انسان، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ فردی وجود ندارد.