معنی فارسی peoplish
B1پدیدهای زبانی که به طرز غیررسمی و دوستانه صحبت میکند و به جامعه نزدیکتر است.
A linguistic phenomenon that communicates in a casual and friendly manner, closer to the community.
- OTHER
example
معنی(example):
زبان محلی لحن مردمی دارد.
مثال:
The local language has a peoplish tone to it.
معنی(example):
سبک نویسندگی او به شدت مردمی است و قابل درک است.
مثال:
Her writing style is quite peoplish, making it relatable.
معنی فارسی کلمه peoplish
:
پدیدهای زبانی که به طرز غیررسمی و دوستانه صحبت میکند و به جامعه نزدیکتر است.