معنی فارسی pepless
B1بیحال، بیروح، به حالتی اشاره دارد که شخص انرژی یا اشتیاق ندارد.
Lacking energy or enthusiasm; feeling down or subdued.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از باخت در بازی، او احساس بیحالی کرد.
مثال:
After losing the game, he felt quite pepless.
معنی(example):
نگرش بیحال تیم در طول بازی مشهود بود.
مثال:
The team’s pepless attitude was evident during the match.
معنی فارسی کلمه pepless
:
بیحال، بیروح، به حالتی اشاره دارد که شخص انرژی یا اشتیاق ندارد.