معنی فارسی pepperproof
B1ضد فلفل، اشاره به موادی دارد که در برابر فلفل یا مزه تند مقاوم هستند.
Resistant to the effects or staining from pepper.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پارچه به عنوان ضد فلفل تبلیغ شده، بنابراین به راحتی لکهدار نمیشود.
مثال:
The fabric is advertised as pepperproof, so it won't stain easily.
معنی(example):
آنها ادعا میکنند که فناوری جدیدشان در برابر شرایط آب و هوایی سخت ضد فلفل است.
مثال:
They claim their new technology is pepperproof against harsh weather conditions.
معنی فارسی کلمه pepperproof
:
ضد فلفل، اشاره به موادی دارد که در برابر فلفل یا مزه تند مقاوم هستند.