معنی فارسی peppery

B1 /ˈpɛpəɹi/

طعم و مزه‌ای که به فلفل شبیه است و معمولاً در غذاها یافت می‌شود.

Having a strong flavor similar to that of pepper; spicy.

adjective
معنی(adjective):

Having the taste of pepper.

معنی(adjective):

Having a fiery temperament.

مثال:

a peppery old Army major

example
معنی(example):

این غذا طعمی فلفلی دارد که من دوست دارم.

مثال:

This dish has a peppery flavor that I love.

معنی(example):

او سس‌های فلفلی را روی غذایش ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers peppery sauces on her food.

معنی فارسی کلمه peppery

: معنی peppery به فارسی

طعم و مزه‌ای که به فلفل شبیه است و معمولاً در غذاها یافت می‌شود.