معنی فارسی per caput

B1

به ازای هر نفر، اصطلاحی که در محاسبات اقتصادی و تقسیم هزینه‌ها استفاده می‌شود.

A Latin phrase meaning 'per head' or 'per person,' often used in economic contexts.

example
معنی(example):

هزینه برای هر نفر در سفر بسیار معقول بود.

مثال:

The cost per caput for the trip was quite reasonable.

معنی(example):

بودجه به‌صورت سرانه بین شرکت‌کنندگان تقسیم شد.

مثال:

The budget was divided per caput among the participants.

معنی فارسی کلمه per caput

: معنی per caput به فارسی

به ازای هر نفر، اصطلاحی که در محاسبات اقتصادی و تقسیم هزینه‌ها استفاده می‌شود.