معنی فارسی peragrate
B1پیمودن یا سفر به طور عمده برای کاوش.
To wander or travel through a place, often for exploration.
- VERB
example
معنی(example):
مستندساز تصمیم گرفت که از ویرانههای باستانی بگذرد.
مثال:
The explorer decided to peragrate through the ancient ruins.
معنی(example):
آنها شروع کردند تا در اطراف شهر بگردند و بیشتر درباره تاریخ آن بیاموزند.
مثال:
They began to peragrate around the city to learn more about its history.
معنی فارسی کلمه peragrate
:
پیمودن یا سفر به طور عمده برای کاوش.