معنی فارسی peramble

B1

قسمت ابتدایی یک متن که به توضیح و مقدمه آن می‌پردازد.

The introductory part of a text that explains its purpose.

example
معنی(example):

مقدمه سند هدف آن را توضیح می‌داد.

مثال:

The peramble of the document explained its purpose.

معنی(example):

او مقدمه‌ای نوشت تا یافته‌هایش را معرفی کند.

مثال:

He wrote a peramble to introduce his findings.

معنی فارسی کلمه peramble

: معنی peramble به فارسی

قسمت ابتدایی یک متن که به توضیح و مقدمه آن می‌پردازد.