معنی فارسی percepts
B1درک‌ها، اطلاعاتی که به وسیله حواس ما از محیط دریافت می‌شوند.
Mental impressions or interpretations derived from sensory experiences.
- noun
noun
معنی(noun):
Something perceived; the object of perception.
معنی(noun):
A perceived object as it exists in the mind of someone perceiving it; the mental impression that is the result of perceiving something.
example
معنی(example):
درک‌های ما تحت تأثیر تجربیات‌مان قرار دارد.
مثال:
Our percepts are influenced by our experiences.
معنی(example):
فرهنگ‌های مختلف می‌تواند منجر به درک‌های متفاوت از یک رویداد مشابه شود.
مثال:
Different cultures can lead to different percepts of the same event.
معنی فارسی کلمه percepts
:
درک‌ها، اطلاعاتی که به وسیله حواس ما از محیط دریافت می‌شوند.
