معنی فارسی percursory
B1پرکرسوری به معنای نگاهی سریع که ممکن است جزئیات را از دست بدهد.
Relating to a quick or superficial examination that may overlook important details.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او نگاهی گذرا به گزارش قبل از جلسه انداخت.
مثال:
He took a percursory glance at the report before the meeting.
معنی(example):
یک بررسی گذرا میتواند جزئیات مهم را از دست بدهد.
مثال:
A percursory review can miss important details.
معنی فارسی کلمه percursory
:
پرکرسوری به معنای نگاهی سریع که ممکن است جزئیات را از دست بدهد.