معنی فارسی perennating
B2عملی که در آن گیاهان به گونهای رشد میکنند که سالهای مختلف به حیات خود ادامه میدهند.
The process of ensuring that plants continue to grow and thrive from one season to the next.
- verb
verb
معنی(verb):
To survive from one growing season to the next
example
معنی(example):
باغبان بر روی دائمی کردن گیاهان دارویی برای فصل بعد تمرکز کرد.
مثال:
The gardener focused on perennating the herbs for the next season.
معنی(example):
دائمی کردن محصولات میتواند به تضمین برداشت پایدار کمک کند.
مثال:
Perennating the crops can help ensure a sustainable yield.
معنی فارسی کلمه perennating
:
عملی که در آن گیاهان به گونهای رشد میکنند که سالهای مختلف به حیات خود ادامه میدهند.