معنی فارسی perfecta

B1 /pəˈfɛktə/

کلمه‌ای که به معنای کامل یا بی‌نقص است، و معمولاً به مواردی اطلاق می‌شود که به حداکثر کیفیت رسیده‌اند.

A term used to describe something that is perfect or flawless.

noun
معنی(noun):

A kind of bet wherein the first and second-place finishers must be predicted in the correct order.

example
معنی(example):

نقاشی توسط منتقدان به عنوان کامل در نظر گرفته شد.

مثال:

The painting was considered perfecta by the critics.

معنی(example):

او در ارزیابی‌هایش نمره کامل کسب کرد.

مثال:

She achieved a perfecta score in her evaluations.

معنی فارسی کلمه perfecta

: معنی perfecta به فارسی

کلمه‌ای که به معنای کامل یا بی‌نقص است، و معمولاً به مواردی اطلاق می‌شود که به حداکثر کیفیت رسیده‌اند.