معنی فارسی perfectation
C2کامل شدن، فرایند رسیدن به کمال در هر زمینهای.
The act of making something perfect.
- NOUN
example
معنی(example):
کامل شدن فرآیند آنها کارایی را بهبود بخشید.
مثال:
The perfectation of their process improved efficiency.
معنی(example):
کامل شدن برای دستیابی به استانداردهای بالا ضروری است.
مثال:
Perfectation is necessary for achieving high standards.
معنی فارسی کلمه perfectation
:
کامل شدن، فرایند رسیدن به کمال در هر زمینهای.