معنی فارسی perfector
B1کاملکننده، شخصی که چیزی را کامل یا بهبود میبخشد.
One who improves, makes perfect, or enhances something.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک کامل کننده هنرها و صنایع دستی مختلف شناخته میشود.
مثال:
He is known as a perfector of various arts and crafts.
معنی(example):
یک کاملکننده در هر زمینهای کیفیت و استانداردها را بهبود میبخشد.
مثال:
A perfector in any field enhances quality and standards.
معنی فارسی کلمه perfector
:
کاملکننده، شخصی که چیزی را کامل یا بهبود میبخشد.