معنی فارسی perforating

B1

فرایند سوراخ کردن به ایجاد حفره‌ها در مواد اشاره دارد و می‌تواند برای مواردی مانند بایگانی یا ایجاد نقاط پاره استفاده شود.

The process of perforating refers to making holes in materials and can be used for purposes like binding or creating tear-off points.

verb
معنی(verb):

To pierce; to penetrate.

معنی(verb):

To make a line of holes in (a thin material) to allow separation at the line.

مثال:

to perforate a sheet of postage stamps

example
معنی(example):

سوراخ کردن صفحات به سازمان‌دهی آن‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Perforating the pages helps keep them organized.

معنی(example):

او صفحات را سوراخ می‌کند تا مستندات را گردآوری کند.

مثال:

She is perforating the sheets to compile the documents.

معنی فارسی کلمه perforating

: معنی perforating به فارسی

فرایند سوراخ کردن به ایجاد حفره‌ها در مواد اشاره دارد و می‌تواند برای مواردی مانند بایگانی یا ایجاد نقاط پاره استفاده شود.