معنی فارسی perfusate

B1

محلول یا مایعی که برای پرفیوژن در نظر گرفته شده است.

A fluid used in the infusion of tissues, often in medical contexts.

noun
معنی(noun):

The fluid used in perfusion

example
معنی(example):

پزشک محلول پرفیوژن را برای عمل جراحی آماده کرد.

مثال:

The doctor prepared the perfusate for the surgery.

معنی(example):

محلول پرفیوژن به تامین مواد مغذی به بافت‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The perfusate helps in delivering nutrients to the tissues.

معنی فارسی کلمه perfusate

: معنی perfusate به فارسی

محلول یا مایعی که برای پرفیوژن در نظر گرفته شده است.