معنی فارسی pergamentaceous

B1

پرگامِنتَسی، وصفی برای ویژگی‌های مشابه با پَرگامِن در اشیاء و مواد.

Resembling or made of parchment.

example
معنی(example):

سطح پرگامِنتَسی آن به لمس نرم بود.

مثال:

The pergamentaceous surface was smooth to the touch.

معنی(example):

او به بافت پرگامِنتَسی جلد کتاب قدیمی اشاره کرد.

مثال:

He noted the pergamentaceous texture of the old book cover.

معنی فارسی کلمه pergamentaceous

: معنی pergamentaceous به فارسی

پرگامِنتَسی، وصفی برای ویژگی‌های مشابه با پَرگامِن در اشیاء و مواد.